همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
میان مطالعات محلی و ملی گسل وجود دارد
تاریخ انتشار : 96/11/16 ساعت 09:53

نشست معرفی و بررسی كتاب «ایلات كرمانشاهان و نقش‌ آن‌ها در قشون ایران عصر قاجار» با حضور منصوره اتحادیه، اسماعیل شمس و مطلب مطلبی، نویسنده كتاب، یكشنبه، ۱۵ بهمن، در سرای اهل قلم برگزار شد.

به گزارش رویداد فرهنگی، مطلبی در ابتدای این نشست  اظهار كرد: كرمنشاهان با وجود سابقه دیرینه شهر و ایلات كرمانشاهان تا قرون اخیر چندان شناخته شده نبود به ویژه تا اوایل دوره صفویه تحت تاثیر شهرهایی قرار داشت. از دوره صفویه دو حكومت، زمان شاه تهماسب و شاه صفوی وجود داشته اند. از این زمان كرمانشاهان نسبت به شهرهای دیگر اهمیت بیشتری پیدا می كند. از این زمان می توانیم بگویم كرمانشاهان هم شامل شهر می شود هم شامل ایلاتی كه فراز و فرودهایی را در بر می گیرد. در دوره قاجار به ویژه پس از انتصاب محمد‌علی‌میرزا اهمیت كرمانشاهان بیش از پیش شد. در چنین شرایطی انتظار این است كه علوم متداول رونق و شكوفایی پیدا كند اما در نبود مراكز آموزشی و علمی كلاسیك، رونق و شكوفایی، علوم متداول به رشد قابل توجهی دست نیافت. این عدم رشد به ویژه در عدم شكل‌گیری تاریخ‌نگاری مشهورتر است.

وی ادامه داد: در كل دوره كرمانشاهان دوره قاجار كه به نوعی حكومت یا نواحی كرمانشاهان به قلمرو خاندان دولت شاهان تبدیل شده بود، نه تنها تاریخ نگاری شكل نمی گیرد بلكه هیچ اثری با هدف نگارش تاریخ در این ایالت نداریم. این در حالی بود كه ولایت هم‌جوار آن یعنی كردستان اردلان، در این دوره زمانی شاهد خلق بیش از ۱۰ اثر با هدف تاریخ‌نگاری بود. در نگاه اول ممكن است به نظر برسد در نبود منابع تاریخ نگاری و  فقر اطلاعاتی، پژوهش در مورد  تاریخ كرمانشاهان كم فروغ به نظر برسد. برای قبل از قاجار تا حدودی می توانیم این كمبود را با مراجعه به سكه ها و كتیبه ها و.. جبران كنیم اما با آغاز دوره قاجار و ارتباطاتی كه شكل می گیرد و حجم انبوهی از اسناد كه امروزه به عنوان منابع پژوهش تاریخ نگاری مورد استفاده قرار می گیرند این امر برای پژوهشگران كرمانشاهان دوره قاجار صورت دیگری پیدا می كند. با مراجعه به این اسناد می توانیم مسائل اقتصادی، نظامی، اجتماعی و جنبه های دیگر تحولات كرمانشاهان را بررسی كنیم.

مطلبی با بیان اینكه این كتاب حاصل دو سال فعالیت در گروه تحقیقات تاریخ معاصر پژوهشكده اسناد، سازمان اسناد و كتابخانه ملی ایران است، گفت: روش تحقیق من در این كتاب، به روش كتابخانه ای و و استفاده از اسناد  منتشر نشده و روزنامه های دوره قاجار بود. این كتاب درباره قشون ایران به طور كلی و قشون كرمانشاهان به صورت ویژه سخن می‌گوید. برای بررسی قشون این ایالات، می‌بایست به سراغ ایلات آنجا می رفتیم. در همین راستا چهار ایل مورد مطالعه قرار گرفته است و  از آنجا كه تحولات نظامی سیاسی ایلات نمی‌توانستند جدا از هم تلقی شوند، در مواردی كه تحولات سیاسی با تحولات نظامی ارتباط پیدا می كرد، تحولات سیاسی را هم مد نظر قرار دادیم.

وی در مور فصل های كتاب توضیح داد و گفت: این كتاب در شش فصل نوشته شده است، در فصل اول قشون ایران به صورت كلی مورد بررسی قرار گرفته است و در مواردی اشاراتی نیز به قشون كرمانشاهان شده است.  فصل دوم؛ «موقعیت جغرافیایی و ساختار اجتماعی ایلات كرمانشاهان» موضوع‌های مختلفی از جمله قلمرو و زیست بوم، ساختار قدرت  و... را مورد بررسی قرار داده است. مطالعه این بخش، خواننده را در درك بهتر تحولات قشونی كمك می كند. فصل‌های سوم تا ششم، جایگاه و تحولات قشون كرمانشاهان را در طول دوره قاجاریه مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد.

این پژوهشگر ادامه داد: در این میان، فصل ششم تا حدودی متفاوت است. این فصل تحولات قشونی كرمانشاهان را از سلطنت مظفرالدین شاه تا سقوط قاجار را مورد بررسی قرار می دهد. در این دوره تحولات مهمی از جمله تصادم‌های نیروهای مشروطه خواه و ضد مشروطه، ماجراجویی‌های سالارالدوله، جنگ جهانی اول و... روی داد و به یك پژوهش مفصلی نیاز داشت. بنابراین به جای پرداختن تفصیلی به این مباحث دو موضوع، مالیات و مواجب قشون را مورد بررسی قرار دادیم. این دو موضوع بیشتر گزارش ها را به خود اختصاص داده بودند و دو مساله ای بودند كه قشون در طول دوره قاجاریه با آن درگیر بودند.

مطلبی با بیان اینكه نتایج این پژوهش درچند دسته خلاصه می شود، گفت: یكی از این نتایج؛ ساخت قدرت ولایات كرمانشاهان تا قبل از تشكیل دولت مدرن است؛ همین امر ممكن است چنین تصوری را به وجود آوردكه بیشتر جامعه كرمانشاهان ایلی هستند. اما نتایج پژوهش حاكی از این است كه با وجود اعمال قدرت، وجوه دیگر معیشت و یكجا نشینی و نیمه یكجانشینی جریان داشته و تنها بخش كوچكی از ایلات كوچ رو هستند. نتیجه دوم، قشون كرمانشاهان از لحاظ كمی و كیفی نقش پررنگی در تامین قشون ایران داشتند تاجایی كه در رده دوم تامین قشون ایران بعد از آذربایجان هستند.

 

نداشتن نقشه یکی از مشکلات اصلی این کتاب

اتحادیه از دیگر سخنرانان این نشست گفت: من از نظر پژوهش به این كتاب نگاه می كنم؛ موضوع كتاب مساله تازه ای را مطرح می كند كه امیدوارم نویسنده آن را ادامه دهد. یكی از اشكالات این كتاب نداشتن نقشه است؛ اگر نقشه داشتیم ارتباط ایلات را بهتر می فهمیدیم چرا كه بسیاری از درگیری ها بین ایالات رخ داده است.

وی ادامه داد: این كتاب احتیاج به یك جغرافیای طبیعی دارد و در آن باید ارتباط با كردستان به دلیل همچواری با كرمانشاه مطرح می شد. چهار ایل كلهر، گوران، سنجابی و زنگنه كه در كتاب آمده  از ایلات كرد هستند و باید در مورد آنها توضیحات بیشتری داده می شد و چرایی انتخاب این ایلات نیز ذكر می شد. یكی از مسائل مهم كرمانشاه وجود عشایر زیاد است و بین ایلات آن به دلایل مختلفی همچون مذهب، مراتع و... نزاغ های زیادی در می گرفت كه با داشتن نقشه بهتر می توانستیم این مراتع را شناسایی كنیم.

اتحادیه بیان كرد: از دیگر مسائل مهمی كه در این كتاب باید به آن بیشتر پرداخته می شد؛ كرمانشاه به عنوان مرز ایران و عثمانی بود كه باید یك فصل از كتاب را به این موضوع اختصاص می داد. عبور زائرین، عبور جنازه، مسائل گمرك، غارت و ... همه در این مرز اتفاق می‌افتاد و بسیاری از این درگیری‌ها در ارتباط با تعرض قشون عثمانی به خاك ایران بوده است. لازم بود اسناد مربوط به این مسائل بهتر معرفی می شدند و چند نمونه از این اسناد را معرفی می كرد. در تاریخ نگاری نباید تحول را فراموش كنیم.

این پژوهشگر گفت: این كتاب انسجام ندارد و گاهی مطالب ارتباطی با موضوع بالایی ندارند. كتاب در بیش از سیصد صفحه نوشته شده اما نتیجه گیری آن در مقابل حجم كتاب بسیار كم است و باید مفصل تر نوشته می شد. همچنین، عنوان فصل ششم خوب نیست و با ترور ناصرالدین‌شاه شروع می‌شود و جایی تمام می‌شود كه پایان قاجاریه نیست و انگار این فصل با عجله تهیه شده است.

در ادامه این نشست، شمس گفت: در این زمانه بی نظم تاریخ(تاریخ به معنای آكادمیك)همه چیز  مبتنی بر كتاب و تحقیق كتابخانه ای و تكرار است. سالانه در گروه های تاریخی مقاله ها و پایان نامه  های زیادی در مقاطع مختلف نوشته می شود اما چه تحولی در علم تاریخ ایجاد می كنند.  خیابان انقلاب به مركز تپنده پایان نویسی تبدیل شده است. اگر من یك مسئولیتی داشتم حداقل تا دو دهه پایان  نامه نویسی را به اسناد محدود می كردم.  كتاب ها چقدر ظرفیت دارند كه همه در تحقیقات از آنها استفاده می كنند.

وی ادامه داد: در اسناد مربوط به ایران شاید صدها هزار سند انبار شده و نخوانده داریم این تعداد به جدای از اسنادی است كه در خارج از كشور و یا  به زبان های دیگر است. اگر اساتید در گروه های تاریخی دانشجویان و خودشان را مكلف كنند با یك مقدمه این اسناد را تصحیح كنند اوضاع بهتر می شود. در كنار این اسناد اگر روزنامه ها را هم اضافه كنیم می بینیم كه چقدر  برای پژوهش های نو و جدید اسناد داریم.

شمس عنوان كرد: بین تاریخ محلی و تاریخ مركز نشینان همیشه گسلی هست. این اتفاق خوبی است كه سازمان اسناد ملی، یك كتابی را با موضوع تاریخ محلی چاپ كرده است. یك پژوهش محلی با همكاری یك نهاد ملی، توسط یك پژوهشگر محلی و متخصص در حوزه تاریخ، اتفاق مباركی است.

وی با بیان اینكه نویسنده یك دوره طولانی را بررسی كرده است، گفت: این دوره طولانی مستلزم مطالعه و تحقیق زیادی است و نویسنده برای آن تلاش زیادی كرده است. انتخاب دوره زمانی بسیار گسترده اولین نقدی است كه می توان به این كتاب داشت. اگر روی یك دوره زمانی كار می كرد بسیار كتاب خوبی از آب در می آمد و مبنایی برای مطالعات بعدی می شد. اشكالاتی در كتاب وجود دارد كه بهتر بود قبل از چاپ برطرف می شد. همچنین، شیوه ارجاع دهی منظم نیست و پر از تكرار است و خواننده را خسته می كند.

شمس گفت: به وجه تسمیه ها در این كتاب نقد جدی دارم. چهار ایلی كه در این كتاب از آنها صحبت شد مربوط به غرب كرمانشاه است این درحالی است كه اسم كتاب ایلات كرمانشاهان است ولی كتاب اطلاعاتی از ایلات جنوب، شمال و شرق كرمانشاه به ما نمی دهد. پیشینه تاریخی كتاب ناقص است و باید اطلاعات كاملی به خواننده داده شود.

در پایان این نشست، مطلبی به انتقاداتی كه به كتاب وارد شده بود پاسخ داد و گفت: طول دوره بررسی در این كتاب زیاد بود و نمی توانستیم به همه موراد با جزییات كامل بپردازیم. این اولین كاری است كه با سازمان اسناد ملی انجام داده ام و خود كرمانشاه هیچ منبع تاریخ نگاری ندارد و كتابی در این زمینه نوشته نشده است. وقتی وارد پرونده های سندی شدیم با حجم عظیمی از اطلاعات رو به رو شدیم و باید جمع بندی می كردیم. پرداختن جزئی به این مسائل ناقص كردن موضوع بود و  هر كدام از این موضوعات نیاز به یك پروهش جداگانه داشت.

 

وی ادامه داد:  علت اینكه چرا فقط چهار ایل را بررسی كردیم این بود كه فقط این چهار ایل دارای فوج بودند. همچنین، هیچ قضاوتی در مورد وجه تسمیه ها نداشتیم و  فقط به باورهایی كه وجود داشت اشاره كردیم و قضاوت را  بر عهده خواننده گذاشتیم. در  مورد عثمانی ها نیز صفحاتی را به تقابل ایلات و عثمانی ها اختصاص دادیم و از آنجایی كه با تحولات قشونی كرمانشاه ارتباطی پیدا نمی كرد وارد این مباحث نشدیم. در مورد آمد و رفت حكمرانان، در فصل  ششم به این موضوع پرداخته شده است.



نظرات کاربران

ارسال