همه مجموعه ها - فرهنگ و ادب
وسواس مرحوم زهرایی در چاپ کتاب زبان‌زد بود+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/03/30 ساعت 18:28

در نهمین نشست تاريخ شفاهی كتاب، بر خلاقیت وصف نشدنی و وسواس مرحوم زهرایی در چاپ کتاب‌ها تاکید شد.

به گزارش رویداد فرهنگی، نهمین نشست تاريخ شفاهی كتاب سه‌شنبه سی‌ام خردادماه با حضور مهديه مستغنی‌يزدی (صاحب امتياز نشر كارنامه)، ماكان و روزبه زهرايی فرزندان محمد زهرایی در سرای اهل قلم، خانه كتاب برگزار شد.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، در ابتدای اين نشست، مهديه مستغنی‌يزدی با بیان اینکه متولد 1330 از مشهد است، عنوان کرد: با مرحوم محمد زهرايی در كتاب‌فروشی رازی واقع در خيابان سعدی مشهد آشنا شدم. كتاب‌هایشان را در ويترين می‌خواندم، از آنجا که کتابدار دبیرستان بودم، رفت و آمدم به كتابفروشی زهرايی طولانی بود و درواقع ایشان در دفتری ثبت بدهی‌ها و طلب‌های مشتریان همیشه من را بدهكار نگه می‌داشت.

وی ادامه داد: مرحوم زهرایی به حدی كتاب‌ها را جالب توضيح می‌داد كه دوست داشتم همه آنها را بخرم.

وی با اشاره به اتفاقات سال‌های حدود 1347 بیان کرد: پس از چند روز تعطیلی کتابفروشی مرحوم زهرايی متوجه شدم که ساواک ایشان را گرفته است و اكثر كسانی كه اسمشان در دفتر كتابفروشی بوده هم به ساواک احضار می‌شوند، در همین راستا ساواک من را هم گرفت که البته به واسطه یکی از همسایگان خود در ساواک، بیش از یک روز آنجا نماندم اما تمام کتاب‌های کتابخانه مدرسه را با خود بردند.

مستغنی‌يزدی افزود: از آنجا که تنها بدهکار کتابفروشی رازی بودم و از دوستان شرایط مالی مادر مرحوم زهرایی را در بزرگ کردن فرزندان شنیده بودم، تصمیم گرفتم بدهكاری‌هایم را در چند مرحله به مادر ايشان بپردازم و حتی بعد از آزاد شدن مرحوم زهرایی از زندان هم به خانه آنها رفتم.

صاحب امتياز نشر كارنامه پدر خود را به شدت علاقمند به کتاب عنوان کرد و درباره نحوه خواستگاری مرحوم زهرایی اظهار داشت: پدرم با خواستگاری ايشان مخالفت كرد و گفت که به كتابفروش و افراد سياسی دختر نمی‌دهد. محمد زهرایی علیرغم زیر دیپلم بودن، خيلی باسواد بود. در دورانی كه شبانه درس می‌خواند با به وجود آمدن ماجرای ساواک شرايط برای ادامه درس خواندنش به وجود نيامد.

 

مرحوم زهرایی رهایی انتشارات نیل را مسبب رشد خود می‌دانست

مستغنی‌یزدی با اشاره به همکاری مرحوم زهرایی با انتشارات پیام و آشنایی‌اش با نشر فرانکلین ادامه داد: از زمانی كه با مرحوم زهرايی آشنا شدم هر كتابی را بارها و بارها می‌خواند و عميق راجع به آن فكر می‌كرد، مرحوم زهرايی بدون اينكه پولی داشته باشد به انتشارات نيل درخواست شراكت داد، اما دوست او كه قرار بود پول اين شراكت را پرداخت كند دستگير و زندانی و زهرايی هم مجبور به شراکت چندین نفر در این کار شد.

وی ادامه داد: علیرغم مخالفت‌های من برای رها کردن انتشارات نیل اما او این رهایی را باعث رشد خود دانست که البته واقعا هم اینگونه شد.

صاحب امتياز نشر كارنامه درباره گرايش زهرايی به حزب توده گفت: زهرايی در سال 60 تا 63 به دليل گرايش سياسی به حزب توده به زندان رفت و من از كتابخانه دانشكده فنی دانشگاه بيرون آمدم و در انرژی اتمی مشغول بودم كه پس از زندانی شدن زهرايی پاكسازی شدم و پيگيری من برای ماندن در اين سازمان فايده‌ای نداشت لذا برای تهيه مايحتاج فرزندانم به پرستاری بيماران پرداختم و كار بافتنی و خياطی هم انجام می‌دادم البته در اين شرايط ماكان و روزبه را به مشهد نزد پدر و مادرم فرستادم.

 

انتشارات نیل جزو مطرح‌ترین انتشاراتی‌های دهه پنجاه است

در ادامه این برنامه، ماكان زهرايی گفت: مرحوم پدرم با توجه به کسب تجربه‌های گوناگون در كتابفروشی‌های به دنبال تحول در انتشارات نيل بود، حتی برای برداشتن کیوسکی که جلوی کتابفروشی ما را گرفته بود، پدرم به شهربانی نامه نوشت و آنها را مجاب به جابجایی آن کرد، درواقع نوآوری‌ها و طراحی مدرن مرحوم پدرم باعث تحول در انتشارات نيل شد به طوری كه اين انتشارت در دهه 50 جزو انتشارات مطرح قرار گرفت.

وی به همكاری پدرش با شجريان اشاره كرد و گفت: زهرايی در گل‌پخش به تكثير نوار موسيقی پرداخت، در اين ميان تقريبا 300هزار نوار توليد و به فروش رسيد، اما به دليل سوءتفاهمی كه درباره متن آواز شجريان بود، به مشكل برخورد و اين بخش شعر (شهر ياران چه شد) كه از آن استنباط می‌شود شهرياران را چه شد، منجر به زندانی شدن زهرايی و پايان كار گل‌پخش می‌شود.

ماكان زهرايی در ادامه توضیحات خود از فعالیت‌های پدرش بیان کرد: پدرم از سال 67 سياست را كنار گذاشت، به سمت فعاليت‌های فرهنگی رفت و ايده‌های جدیدی را در نشر «پياده» و «چشم و چراغ» راه‌اندازی كرد، در اين نشر چند كتاب قابل توجه همچون «تئوری بنيادی موسيقی» چاپ كرد و همچنين كتاب «حافظ به سعی‌ سايه» با داستانی مفصل، سرانجام به دليل نداشتن مجوز نشر چشم و چراغ با آرم انتشارات توس به چاپ رسيد.

وی همچنین درباره اختلافات بر سر انتشارت نيل و تداوم آنها توضیح داد و با اشاره به موضوع اختلاف گفت : پدرم معتقد بود با وجود اينكه حق انتشار يک كتاب از مولف خريداری می‌شود، هنگام تجديد چاپ نيز بايد به مولف سهمی پرداخت شود، زيرا اين روال باعث می‌شود كه مولفان و نويسندگان بتوانند به توليد فكر بپردازند و دغدغه مالی چندانی نداشته باشند.

وی با اشاره به دو کار مهم پدرش در امر کتابفروشی ادامه داد: وارد کردن موسیقی و لوازم‌التحریر به کتابفروشی دو کار مهم پدرم بود چون ایشان يک كتابفروشی را تنها و جدا جدا بی‌فايده می‌دانستند و معتقد بودند که به مركز فرهنگی نياز داريم.

ماکان زهرایی با بیان اینکه پدرش در سال 71 پخشی را به نام بانک كتاب راه‌اندازی كردند که تقريبا پنج سال ادامه داشت، گفت: زنده یاد زهرایی در توزيع و فروش كتاب بسيار سخت‌گيری و عرصه را برای مراكز توزيع سخت می‌كرد.

 

پدری نوآور با خلاقیتی وصف نشدنی

در ادامه، روزبه زهرايی درباره سال‌های فعالیت پدر خود گفت: تحول در انتشارات نيل را می‌توانيم از طريق مقايسه و كيفيت كتاب‌هايی كه قبل و بعد از  حضور پدر در این انتشارات متوجه شویم. پدرم هميشه می‌گفت روزی بزرگترين فروشگاه كتاب را راه‌اندازی می‌كنم.

به گفته وی، مرحوم زهرایی كتاب های «تئوري بنيادی موسيقی» و «حافظ به سعی سايه» را با خلاقيت وصف نشدنی و امكانات محدود آن زمان منتشر كرد، درواقع او فرد خلاق و نوآوری بود و امور را به شكل ديوانه‌وار پيگيری می‌كرد، همچنین وسواسش در چاپ كتاب زبان‌زد بود.

عکاس: آرش قرنی



نظرات کاربران

ارسال