فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب «شعر تر و سیم و زر: معرفی و کاربست نقد اقتصادی نو»+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/06/06 ساعت 22:54

کتاب «شعر تر و سیم و زر: معرفی و کاربست نقد اقتصادی نو» نوشته علیرضا جعفری و مهری شفیعیان توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید.

به گزارش رویداد فرهنگی، مؤلفان کتاب را در دو بخش یا «قسط» نوشته‌اند؛ در نخستین گام، به کنه ادبیات فارسی رفته و با مداقه در اشعار مولانا و حافظ تلاش کرده‌اند مخاطبان خود را به این نتیجه برسانند که اگر در سروده‌های عارفانه و عاشقانه این دو شاعر بزرگ می‌توان استعاره‌های اقتصادی را به وفور یافت و از گنج آن برداشت کرد، این مقصود در میان آثار نویسندگان دیگر ادبیات فارسی، خواه متقدم یا متأخر، نیز دور از دسترس نیست.

در «قسط» دوم، به غرب و ادبیات انگلیسی در مفهوم کلی آن پرداخته شده است، یعنی ادبیات به زبان انگلیسی؛ چنان که کنث کک را از آمریکا، سی. اچ. سیسن را از انگلستان و ازرا پاوند را که تقریبا به طور مساوی زندگی حرفه‌ای و شاعری‌اش را در این دو کشور گذراند و می‌تواند ادبیات غرب را به صورت کلی نمایندگی کند انتخاب کرده است.

روشن است که رویکرد به ادبیات فارسی با نگاهی کلاسیک وسنتی همراه بوده است، اما در قسط دوم، نویسندگان معاصر دستمایۀ پژوهش بوده‌اند. این رهیافت نیز دلالت بر جامعیت روش تحقیق و نقد این جستار در متون مختلف دارد.

پول نوعی شعر است والس استیونز

 

بخشی از متن کتاب

در دومین بیت از دومین غزل از دیوان حافظ به تصحیح دکتر خلیل خطیب‌رهبر چنین می‌خوانیم: «دلم ز صومعه بگرفت و خرقۀ سالوس / کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟» عبارت «شراب ناب» در نظر حافظ اهمیت زیادی دارد، چرا که در واقع نمادی برای تمام ارزش‌های والا و حالات روحی و معنوی ارزشمند است. نکتۀ جالب آن‌که این عبارت در حقیقت اصطلاحی اقتصادی است و به تجارت و کسب و کار ربط پیدا می‌کند، به این معنا که اگر «شراب» را نوعی کالا در نظر بگیریم، «شراب ناب» می‌شود کالایی که اصل است و تقلبی نیست. این نکته و توضیح شاید بدیهی و پیش‌پاافتاده جلوه نماید، ولی به زیرساخت‌های اقتصادی استعاره‌های حافظ در سراسر دیوان وی اشاره دارد. این عبارت یا مفهوم در غزل‌های بسیار دیگری به‌شکل‌های مختلف دیده می‌شود، مثلا در غزل شمارۀ 45 می‌خوانیم: «درین زمانه رفیقی که خالی از خلل است / صراحی می ناب و سفینۀ غزل است».

اصولا استعاره‌های مربوط به پول در شعر حافظ را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد: فقر و استغنا؛ سود و زیان؛ بخشش و هدیه؛ تجارت و خرید و فروش؛ سیم و زر، گنج و ثروت؛ و غیره. بسامد این‌گونه استعاره‌ها نشان می‌دهد که شعر حافظ تا چه اندازه وامدار و وابستۀ این‌ تصاویر است. در این‌جا یادآوری این نکته را خالی از لطف نمی‌دانیم که واژه «استعاره» به معنای عاریه و وام گرفتن خود مفهومی کاملا اقتصادی است.

در این قسمت به بررسی دستۀ اول یعنی فقر و استغنا می‌پردازیم. نمونه‌های این گروه از استعارات اقتصادی در سراسر دیوان خواجه فراوان به چشم می‌خورند. برای مثال، در غزل شمارۀ پنج دیوان می‌خوانیم: «ای صاحب کرامت، شکرانۀ سلامت / روزی تفقدی کن درویش بینوا را» که بسیار شبیه به بیت اغازین غزل شمارۀ 6 است: «به ملازمان سلطان که رساند این دعا را / که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را؟» در بیتی دیگر از غزل شمارۀ پنج می‌خوانیم: «هنگام تندرستی در عیش کوش و مستی / کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را». این بیت به طور فشرده حاوی  استعاره‌‌های مهم پولی است.  



نظرات کاربران

ارسال