از آنجا که شکلگیری یک داستان به ذخیرههای ذهنی نویسنده بستگی دارد، اینبار ذخیرههای ذهنی یک نویسنده، دردهای کولبران در رمان «اینجا صدای گرگها بلندتر است» را شرح میدهد.
عادله خلیفی نویسنده و کارشناس ادبیات کودک در گفتوگو با خبرنگار رویداد فرهنگی در معرفی رمان «اینجا صدای گرگها بلندتر است» به عنوان نخستین رمان درباره کولبران عنوان کرد: این رمان درباره پسر جوانی به نام شوان است که همراه خانواده از بمباران شیمیایی حلبچه به هورامان ایران آمدهاند. ترجیح میدهم که خواننده با مطالعه داستان متوجه دلیل مشخص مهاجرت این خانواده به ایران شود.
وی با بیان اینکه شوآن و دوستانش کولبر هستند ادامه داد: مسیرهای کولبری سنگین و سخت است و این کار اصلا انسانی نیست. شوآن و دوستانش قاطری را برای این کار تهیه میکنند که البته خرید همین قاطر هم مشکلاتی دارد، درواقع رمان شرح دردهای آنها در طی مسیر است.
خلیفی اظهار داشت: یک بخش عمده رمان درباره بمباران شیمیایی حلبچه است (روایتی از اسفند66 و فاجعه آن زمان)، همچنین بخش دیگر رمان به موضوع خشونتهای ناموسی میپردازد، دختری که از آنسوی مرز به هورامان ایران میآید و شوان عشق میشود. به نظرم عاشق شدن در فضای افسانهای هورامان برای مخاطب بسیار جذاب باشد.
وی درباره افسانهای مطرح کردن فضای هورامان عنوان کرد: بهتر است که خواننده هورامان را ببیند، هورامان یک فضای بکر و محیط خیلی زیبا دارد، چهار طرف هورامان کوه است و خانهها در دل کوه کنده شدهاند همچنین در پایین این کوه رود سیروان جاری است.
این نویسنده اظهار داشت: لحظه شکل گرفتن یک قصه در ذهن نویسنده زمان قطعی ندارد و ممکن است در طی خواندن یک گزارش یا دیدن فیلم یا شنیدن یک خاطره باشد اما تمام این موارد به ذخیرههای ذهنی نویسنده بستگی دارد. من رمان را برای ناطقی عکاسی که عکسهای حلبچه را گرفته بود فرستادم تا با مطالعه رمان، روایت من را از حلبچه تایید کند.
وی درباره پاسخ خود به سوال ناطقی برای انتخاب حلبچه در رمان ادامه داد: در سفرم به هورامان با کولبری آشنا شدم، او قصه مادری را تعریف کرد که کودک خردسالش را در بمباران شیمیایی حلبچه جا گذاشته و بعد از فرار به ایران دچار جنون شده بود.
خلیفی گفت: روزها بعد با فکر کردن به این موضوع دو تصویر از کودک خیلی مرا آزار میداد یکی عکسهای پخش شده در تلویزیون از بمباران حلبچه و دیگری سقوط هواپیما در خلیج فارس؛ به همین دلیل ریشههای یک داستان و رمان در نویسنده خیلی عمیق است، ذکر کولبران بازمیگردد به فیلمی در سال 94 که جوانی باری سنگینتر از خود را از صخرهها بالا میبرد و این مسئله برای من غمانگیز، ترسناک و دردآور بود.
وی عنوان کرد: تاکنون پیش خبر رمان منتشر شده است و کتاب ابتدای مهرماه در کتابفروشیهای توزیع میشود. این کتاب پیوند محکی با افسانههای کردی دارد چراکه فکر میکنم فرهنگ عامه راه خوبی برای شناخت منطقه و مردمش است. در این رمان گاهی افسانه داستان را تصویر میکند و گاهی داستان افسانه را.