مجله بخارا - دیدار و گفتگو
«صد سال داستان‌نویسی ایران» راه نگارش بخشی از تاریخ ادبیات معاصر را گشود+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/04/01 ساعت 15:26

در نود و یکمین جلسه دیدار و گفتگوهای کتابفروشی آینده تاکید شد که کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران» راه نگارش بخشی از تاریخ ادبیات معاصر را گشوده است.

به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی، نود و یکمین جلسه دیدار و گفتگوهای کتابفروشی آینده، پنجشنبه اول تیرماه به مناسبت سی‌امین سالگرد کتاب «صدسال داستان نویسی ایران» به حسن میرعابدینی منتقد و مورخ ادبیات داستانی ایران اختصاص یافت.

در این گفت‌وگو حسن میرعابدینی ضمن توضیح آشنایی سی ساله خود با دهباشی عنوان کرد: دو مجله کلک و بخارا تنها مجلاتی که مقالات خود را در آنها چاپ می‌کنم، از معدود مجلاتی هستند که برای هربار مراجعه مطالب خواندنی کم ندارند، درحالیکه برخی مجلات دو یا سه ماه بعد از انتشار، مخاطبان کمتری را به خود جذب می‌کنند.

وی با بیان اینکه کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران» بازتاب خوبی در جامعه پیدا کرد، گفت: به دلیل آنکه فضای دوستانه خوبی در آن زمان حول کتاب نبود برخی فعالان عرصه ادبیات مقابل این اثر موضع گرفتند و سخنانی را مطرح کردند. این کتاب از نظر ناشر شانس آورد، در آن سال‌ها نشر تندر چاپش را پذیرفت، همچنین همسرم، چه برای پاک‌نویس کردن متون دست‌نویس و چه برای نمونه‌خوانی آنها به من کمک بسیاری کرد، به همین دلیل کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران» با کمک دوستان و همراهان، کتاب موفقی بود.

وی اظهار داشت: طبیعتا هر راهی مشکلات خاص خود را دارد و برای این کار هم هیچ راهی باز نبود که بخواهیم ادامه یا تکمیلش را پیش گیریم اما با کتاب «صد سال داستان‌نویسی ایران» راه نگارش بخشی از تاریخ ادبیات معاصر در نثر و داستان گشوده شد.

این منتقد و مورخ ادبیات داستانی ایران با اشاره به نگارش کتاب گفت: از دهه 1270 شمسی بعنوان شروع مرحله پیش رمانی در ادبیات ایران کار را مرحله به مرحله تا سال 1370 جلو بردم (کتاب مربوط به نمونه‌های مختلف از سال 1270 تا 1370است) و بعد از 18 تا 20 سال آخرین جلد کتاب من در سال 1374 آماده و چاپ شد.

 

مولف می‌تواند حیات ادبی دوره را پیش چشم خواننده قرار دهد

میرعابدینی در توضیح چگونگی شکل‌گیری این کتاب عنوان کرد: بعد از مطالعه آثار هر نویسنده با روش ساختارگرایانه فکر و اندیشه و پیداکردن زیباشناختی چیره بر کار که تمام آثار نویسنده را به یک رگ اصلی وصل و چهره او را مشخص می‌کند، ارتباطی بین متن آثار نویسندگان (علاوه بر خلاقیت آنها) یک دوره با هم احساس کردم.

وی ادامه داد: اگر خط ربط آثار و متون پیدا نشود کار به تذکره‌ای به شیوه قدما یا مجموعه‌ای از نام‌ها و فهرست آثار تبدیل خواهد شد که انتظاراتم را برآورده نمی‌کند اما اگر با پیدا کردن عوامل پنهان ارتباط ایجاد کنیم، مولف می‌تواند حیات ادبی دوره را پیش چشم خواننده قراردهد.

وی تاریخ ادبیات را نوعی روایتگری (بخصوص روایت و داستان) دانست و ادامه داد: تاریخ ادبیاتی که هر نویسنده می‌نویسد، روایت آن نویسنده درباره تاریخ است لذا محقق و نویسنده دیگری می‌تواند از منظر دیگر آنها را بنویسد که چشم انداز دیگری را مقابل چشم قرار می‌دهد، درواقع صد سال داستان‌نویسی هم روایت من از داستان‌نویسی ایران است.

 

هم‌پوشانی دوره‌های مختلف در آثار جمالزاده مشخص است

این منتقد و مورخ ادبیات داستانی با اشاره به عدم طبقه‌بندی دقیق در کارهای ادبی و علوم انسانی، درباره مراحل مختلف ادبیات داستانی توضیح داد و گفت: این طبقه‌بندی می‌تواند هم‌پوشانی دوره‌های مختلف را داشته باشد بعنوان مثال آثار جمالزاده بین دو دوره قرار دارد یعنی ضمن درک ادبیات جدید غرب به شیوه داستان‌نویسی شرقی هم کاملا واقف است و کار جمالزاده اتصال بین این دو است که سعی می‌کند مخاطب را به دنیایی جدید وارد کند.

وی ادامه داد: در کتاب 80 سال ادبیات، داستانی از جمالزاده ننوشته است چون او در پایان دورانی قرار گرفت که بعد از آن دوران مدرن صادق هدایت شروع می‌شد.

میرعابدینی با بیان اینکه در زمینه نثر داستان‌نویسی، نثر فاخر مطرح نیست، اظهار داشت: نثر داستانی باید متناسب با طرح و مضمون داستان باشد، این همان چیزی است که صادق چوبک در دوره خود به آن پی برد. در آن زمان نحو زبانی را به محاوره عام نزدیک می‌کند که البته به معنای شکسته‌نویسی نیست ( شکسته‌نویسی معمولا بصورت زبان محاوره تهرانی است که در لغات دیگر کشور به سختی خوانده می شود).

وی عنوان کرد: نثر داستانی به تبع آشنایی‌های نویسنده با مکاتب و موضوعات دیگر تغییر می‌کند، اگر این تغییرات آگاهانه و در جهت هماهنگی متن با زبان باشد (یعنی به وجود آوردن جهان یک‌دست و یگانه‌ای که رمان خلاقانه نامیده می‌شود) خوب است اما اگر تقلیدی باشد نتیجه خوبی به دست نمی دهد.

 

برای تجربه زندگی‌های دیگر، رمان بخوانید

میرعابدینی با بیان اینکه رمان خواندن جهان فرد را توسعه می‌دهد، عنوان کرد: انسان همواره یک بار زندگی خواهد کرد و فرصت تجربه زندگی‌های متنوع را ندارد اما با با خواندن رمان‌های متعدد می‌تواند زندگی‌های دیگر را زندگی کند. درواقع وقتی کتاب‌های «جنگ و صلح» یا «بوف کور» را می‌خوانید دنیای دیگری را تجربه می‌کنید لذا از آنجا که رمان فضای مطالعه است، کسی که آن را می‌خواند انسان بهتری می‌شود.

به گفته وی، رمان در حدی از شایستگی قرار دارد و دلیلی که امروز باعث افت تیراژ رمان‌های ایرانی شده، تلاش برای مرعوب کردن خوانندگان ایرانی است.

 

رمان در جامعه ما هنوز نهادینه نشده است

در ادامه این دیدار و گفت‌وگو حسن میرعابدینی به سوالات حاضران پاسخ داد و درباره نهادینه شدن رمان در جامعه گفت: رمان نوع ادبی جامعه شهری است و فرد در آن ضمن درگیری با مسائل روحی و روزگار خود، طرحی را پیش می‌برد، درواقع این مسئله عامل تعلیق و پیش برندگی طرح رمان به جلو است.

وی ادامه داد: رمان در جامعه ما هنوز نهادینه نشده است چون زمینه ادبیات کلاسیک ما بعنوان یک نوع ادبیات سرگرم کننده در حیطه عوام و نقال‌ها بود و بعد از آن هم شاید جامعه شهری ما آنچنان رشد پیدا نکرد که رمان‌های پیچیده‌ای از دل آن بیرون آید و به جای جریانی از رمان‌ها، شاهد تک خال‌هایی از آن بودیم که باید فعلا دلمان را به همان خوش کنیم.

میرعابدینی ممیزی، نشر و تجربه زیستی نویسنده را از مشکلات درونی و بیرونی بر سرراه نوشتن دانست و درباره تفاوت بین قصه و رمان گفت: رمان و داستان کوتاه هر دو از نوع روایتگری هستند اما رمان پهنه گسترده‌تری دارد و سیر تغییر و تحول شخصیت را به خواننده نشان می‌دهد ولی داستان کوتاه برشی از زندگی آدم است و تنها با توجه به آن لحظه، شما نقبی به تمام زندگیش می‌زنید.

 

فعالیت برای نگارش دهه دیگری از داستان‌نویسی ادامه دارد

وی در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر تصمیم برای نوشتن ادامه کتاب «صدسال داستان‌نویسی ایران» بیان کرد: انتظار داشتم که ادامه این کتاب را جوانان می‌نوشتند که این کار را نکردند، لذا مدتی است روی دهه دیگری (از 1370تا 1380) البته با سرعتی کمتر از قبل مشغول به کار هستم.

این منتقد و مورخ ادبیات داستانی تصریح کرد: متن به روز شده «فرهنگ داستان نویسانان ایران» تا سال 1390 درحال آماده سازی است که نشر چشمه آن را چاپ می‌کند.

میرعابدینی همچنین درباره موضوع فراداستان بعنوان شیوه های جدید داستان نویسی اظهار داشت: علیرغم جدید بودن این شیوه، شاید جمالزاده در اثر «دارالمجانین» خود برای اولین بار از آن استفاده کرده، همچنین نویسندگان مدرن مانند بهرام صاقی هم این روش را داشتند اما امروزه با مطرح شدن مسائل پسامدرنیستی این شیوه بیشتر از پیش ادامه یافته است.



نظرات کاربران

ارسال