فرهنگ و ادب - معرفی کتاب
معرفی کتاب «معنا در هنرهای تجسمی»+فایل صوتی
تاریخ انتشار : 96/04/12 ساعت 18:21

کتاب «معنا در هنرهای تجسمی»، نوشته اروین پانوفسکیو ترجمه ندا اخوان اقدام است که نشر چشمه آن را به چاپ رسانده است.

 

به گزارش رویداد فرهنگی، کتاب حاضر ترجمه سه مقاله ی بنیادین اروین پانوفسکی، یکی از برجسته‌ترین مورخان هنر سده بیستم است که در مجموعه مقالات او با عنوان معنا در هنرهای تجسمی منتشر شده اند. این کتاب در برگیرنده مقالاتی از پانوفسکی در زمینه تاریخ هنر است که در 1995 میلادی در نیویورک چاپ و به یکی از مهم‌ترین منابع مرجع و اساسی برای دانشجویان و پژوهشگران تاریخ هنر و حوزه‌های مرتبط با تصویر تبدیل شد. سه مقاله موجود در کتاب حاضر ترجمه مقدمه کتاب و دو فصل نخستین آن است و انتخاب این سه مقاله از این رو صورت گرفت که به نظر می‌رسد به اساسی‌ترین موضوعات مورد نظر پانوفسکی در تاریخ هنر می‌پردازند و حاوی مطالب ارزنده‌ای برای پژوهشگران این رشته هستند. علاوه بر این به نظر می‌آید این مقالات در مطالعات و تحقیقات بینا رشته‌ای نیز بسیار مفیدند و آشنایی با مباحث مطرح شده در آن‌ها برای پژوهشگران دیگر شاخه‌های هنری و نیز علوم انسانی خالی از فایده نیست. مقاله آخر کتاب نیز ترجمه فصل آخر کتاب پانوفسکی و شالوده‌های تاریخ هنر است که بدون انکار اعتبار تئوری‌های پانوفسکی در نظر دارد تلاش‌های او را مورد نقد قرار دهد و ارزش کار او را نشان دهد. خواندن این مقاله نیز به همه مخاطبان این کتاب توصیه می‌شود زیرا به نظرم به فهم مطالب کتاب بسیار کمک خواهد کرد.

 

قسمتی از متن کتاب

تجربه کردن هر ابژه طبیعی یا دست ساخت بشر از حیث زیبایی شناختی ممکن است. به بیان ساده هنگامی که به آن نگاه می‌کنیم و (یا بدان گوش فرا می‌دهیم) بدون مرتبط ساختن آن با هر چیز خارج از خودش از لحاظ عقلانی یا احساسی این کار را انجام می‌دهیم. وقتی فردی به یک درخت از منظر یک نجار نگاه می‌کند، درخت را با کاربردهای متفاوتی مرتبط می‌کند که چوب می‌تواند برای او داشته باشد و هنگامی که بدان از منظر یک پرنده‌شناس نگاه می‌کند آن درخت را با پرندگانی که می‌توانند بر آن لانه بگذارند مرتبط می‌بیند. وقتی فردی در یک مسابقه اسب دوانی نظاره‌گر حیوانی است که روی آن شرط بندی کرده عملکرد حیوان رابا میل خودش که پیروز حیوان است یکی می‌داند. تنها کسی که تماما و حقیقتا خود را به ابژه مورد ادراکش بسپرد، آن را از لحاظ زیبایی شناختی تجربه خواهد کرد.

این موضوع که هنگام مواجهه با یک ابژه طبیعی آن را از لحاظ زیبایی شناختی تجربه کنیم یا خیر کاملا یک انتخاب شخصی است. اما ابژه دست ساخت بشر خواه اقتضای تجربه زیباشناختی را داشته باشد و خواه نداشته باشد، مطابق نظر مدرسیون دارایی قصدی است. اگر بنا به انتخاب شخصی، قرمزی چراغ راهنمایی را از دیدگاه زیبا شناختی تجربه کنیم به جای این که آن را با ایده فشار پدال ترمز برابر بگیریم آن گاه خلاف قصد چراغ راهنمایی عمل خواهیم کرد.

ابژه‌های دست ساخت بشر که لازم نیست از دیدگاه زیبایی شناختی تجربه شوند اغلب «کاربردی» خوانده شده و به دو گروه تقسیم می‌شوند: وسایل ارتباطی و ابزار یا تجهیزات. وسیله ارتباطی به انتقال یک مفهوم اختصاص و ابزار یا تجهیزات به انجام یک عمل اختصاص دارد (و در واقع آن عمل می‌تواند تولید یا انتقال ارتباط باشد همانند کاربرد ماشین تحریر در این جا با چراغ راهنمایی در مثال قبلی)

بیشتر ابژه‌هایی که لازم است از لحاظ زیبایی‌شناسی تجربه شوند یا به عبارت دیگر همانند آثار هنری نیز به یکی از این دو گروه تعلق دارند. یک شعر یا یک نقاشی تاریخی به تعبیری وسیله ارتباطی است؛ و پانتئون (معبد رومی) و شمعدان‌های میلان تجهیزات اند؛ اما مقبره‌های لورنتزو و جولیانوی مدیچی اثر میکل آنژ جزء هر دو گروه محسوب می‌شوند. باید اضافه کنم که به تعبیری چون این اختلاف وجود دارد: در صورتی می‌توان چیزی را تنها یک ابزار ارتباطی و تنها یک وسیله خواند که مفهوم آن بی‌شک در ایده اثر مشخص شود؛ به عبارت دیگر در معنایی که منتقل می‌کند یا کارکردی که به انجام می‌رساند. در مورد اثر هنری توجه به ایده ارزیابی می‌شود و حتا تحت الشعاع توجه به فرم قرار می‌گیرد.



نظرات کاربران

ارسال